بازم سلام
از اینکه وقت تون رو میگیرم معذرت میخوام ولی همین که به وبلاگ من اومدین ازتون تشکر میکنم
عید کجاها رفتین ما که رفتیم اصفهان (نصف جهان)
خوب کمی خاطره بگم از سفرمون که با ماشین دامادمون رفتیم خیلی هم خوش گذشت جاتون خالی خوب بریم سر اصل مطلب
روز ۵ فروردین بود که آبجیم(خواهرم) اومد در پیش پدرم پچ پچ میکرد من میدونستم که چی میگه ولی بروم نمیاوردم داداش کوچیکم (علی اصغر) اصلا حواسش نبود خلاصه قبول کردن و ۶ فروردین ساعت ۹:۲۰ صبح حرکت کردیم ساعت ۶:۴۵ بعداز ظهر هم رسیدیم طبس و در اونجا شب موندیم زیارت کردیم و از این جور کارها
خلاصه صبح زود روز بعدش ساعت ۷:۱۰ فکر کنم بود که حرکت کردیم به سمت اصفهان از شهرهای زیادی عبور کردیم در بین راه در نایین موندیم و دوباره راه افتادیم
هوا سرد بود؛نم نم بارون میومد؛دقیقا در ۳۵ کیلومتری اصفهان پلیس علامت ایست داد
مبلغ ۲۰ هزار تومان جریمه کرد به خاطر سرعت غیر مجازی که داشتیم ۱۴۰ تا سرعت داشتیم
دیگه سرعت رو زیادتر از ۱۲۰ نکردیم
در ۲۰ کیلومتری اصفهان بارون شدید شد ؛ کم کم تگرگ اومد ؛ سرعت و اندازه این تگرگ ها زیاد بود مه غلیظی در آسمون جاری شد اصلا جلو دیده نمیشد به آرومی کشیدیم کنار داشتیم میومدیم کنار که رفتیم توی گل ماشین نصفش توی گل بود همه ی ماشین ها کنار رفته بودن تعداد زیادی از اونا توی گل رفته بودن مثل ما از شانس خوب ما یک نیسانی پشت ما بود بعد از اینکه تگرگ ایستاد مه هم رفت از ماشین اومدیم پایین نیسانی پشت ما خیلی کمک کرد ولی نه زنجیر داشت و نه طناب که بخواهد مارو بیرون بکشه
دست دراز میگردیم تا ماشین ها به ما طناب یازنجیر بدن خلاصه بعد از ۱۰ دقیقه یک پیکانی زنجیر داد و ماشین رو کشیدیم بیرون بعد از تشکر فراوون از پیکانی و نیسانی دوباره حرکت کردیم به سمت اصفهان تا اینکه رسیدیم و رفتیم خونه دوستان در روستای مهدی آباد در ۲ کیلومتری اصفهان روبروی سازمان انرژی اتمی (جوزدان)
این بود خاطره رفتن به اصفهان ما در ایام عید